خانه » مبانی نظری سرمایه گذاری
سرمایه گذاری، فرآیندی هدفمند و آگاهانه در جهت تخصیص منابع مالی به منظور کسب سود و افزایش ثروت در آینده است. این فرآیند، از دیرباز مورد توجه انسانها بوده و در طول زمان، نظریات مختلفی در خصوص آن ارائه شده است. درک مبانی نظری سرمایه گذاری، به عنوان زیربنای تصمیم گیری های آگاهانه و منطقی، برای سرمایه گذاران از اهمیت بالایی برخوردار است.
درک و تسلط بر مبانی نظری سرمایه گذاری، به سرمایه گذاران کمک می کند تا با آگاهی و دقت بیشتری، تصمیمات سرمایه گذاری خود را اتخاذ کنند. این امر، به نوبه خود، منجر به افزایش احتمال موفقیت در بلندمدت خواهد شد.
سرمایه گذاری به طور خلاصه به معنی اختصاص دادن پول یا سرمایه برای خرید داراییهای مختلف با هدف کسب سود در آینده است. این داراییها میتوانند شامل موارد مختلفی مانند سهام شرکتها، اوراق قرضه، طلا، ارز، مسکن و… باشند.
به بیان دیگر، سرمایه گذاری یعنی از منافع حال گذشتن تا در آینده به منافع بیشتری دست یافت.
سرمایه گذاری از جهات مختلفی حائز اهمیت است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. حفظ ارزش پول: با توجه به تورم، ارزش پول در طول زمان کاهش مییابد. سرمایهگذاری میتواند به حفظ ارزش پول و حتی افزایش آن در گذر زمان کمک کند.
۲. افزایش ثروت: سرمایهگذاری یکی از راههای اصلی برای افزایش ثروت در طول زمان است. با انتخاب صحیح سرمایهگذاری و کسب سود، میتوان به مرور زمان ثروت خود را افزایش داد.
۳. تامین آینده: سرمایهگذاری میتواند به تامین آینده افراد در دوران بازنشستگی، تحصیلات فرزندان و… کمک کند.
۴. ایجاد فرصتهای جدید: سرمایهگذاری میتواند منجر به ایجاد فرصتهای شغلی جدید و رونق اقتصادی شود.
۵. کمک به رشد و توسعه: سرمایهگذاری در زمینههای مختلف مانند تولید، میتواند به رشد و توسعه اقتصادی کشور کمک کند.
سرمایه گذاری را میتواند به روشهای مختلفی انجام شود که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. در ادامه به برخی از رایجترین انواع سرمایه گذاری میپردازیم:
۱. سرمایه گذاری مستقیم:
در این نوع سرمایه گذاری، شما به طور مستقیم در یک دارایی مانند ملک، زمین، طلا، سهام یا یک کسب و کار سرمایه گذاری میکنید. این نوع سرمایه گذاری به شما کنترل بیشتری بر دارایی تان میدهد، اما ممکن است نیاز به دانش و تخصص بیشتری داشته باشد.
۲. سرمایه گذاری غیرمستقیم:
در این نوع سرمایه گذاری، شما از طریق یک واسطه مانند صندوق های سرمایه گذاری یا شرکت های سبدگردان در یک دارایی سرمایه گذاری میکنید. این نوع سرمایه گذاری نیاز به دانش و تخصص کمتری دارد، اما ممکن است کنترل کمتری بر دارایی تان داشته باشید.
۳. سرمایه گذاری کوتاه مدت:
در این نوع سرمایه گذاری، شما به دنبال کسب سود در بازه زمانی کوتاه (معمولاً کمتر از یک سال) هستید. این نوع سرمایه گذاری معمولاً در بازارهای پرنوسان مانند بورس یا ارزهای دیجیتال انجام میشود.
۴. سرمایه گذاری بلندمدت:
در این نوع سرمایه گذاری، شما به دنبال کسب سود در بازه زمانی بلند (معمولاً بیش از ۵ سال) هستید. این نوع سرمایه گذاری معمولاً در دارایی های امن تر مانند اوراق قرضه یا صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت انجام میشود.
۵. سرمایه گذاری خطرپذیر:
در این نوع سرمایه گذاری، شما در شرکت های نوپا و استارت آپ ها سرمایه گذاری میکنید. این نوع سرمایه گذاری ریسک بالایی دارد، اما در صورت موفقیت می تواند سود بسیار زیادی به همراه داشته باشد.
۶. سرمایه گذاری مشارکتی:
در این نوع سرمایه گذاری، چند نفر با هم سرمایه گذاری میکنند تا یک کسب و کار را راه اندازی کنند. این نوع سرمایه گذاری می تواند ریسک را کاهش دهد و به شما امکان می دهد از تخصص و تجربه افراد دیگر استفاده کنید.
در دنیای سرمایه گذاری، شاخص های کلیدی متعددی وجود دارند که به شما در تصمیم گیری و ارزیابی عملکرد سرمایه گذاری تان کمک می کنند. در ادامه به برخی از مهم ترین این شاخص ها می پردازیم:
۱. نرخ سود: نرخ سود، درصدی از مبلغ سرمایه گذاری شما است که به عنوان سود دریافت می کنید. نرخ سود می تواند ثابت یا متغیر باشد.
۲. ریسک: ریسک، احتمال ضرر در سرمایه گذاری است. هر نوع سرمایه گذاری با ریسک همراه است، اما ریسک برخی از سرمایه گذاری ها بیشتر از سایر سرمایه گذاری ها است.
۳. بازده: بازده، سود حاصل از سرمایه گذاری شما است. بازده می تواند به صورت درصدی از مبلغ سرمایه گذاری یا به صورت مبلغی از پول بیان شود.
۴. نقدشوندگی: نقدشوندگی، سهولت تبدیل یک دارایی به پول نقد است. برخی از دارایی ها مانند سهام نقدشوندگی بالایی دارند، در حالی که برخی دیگر مانند املاک و مستغلات نقدشوندگی پایینی دارند.
۵. تنوع: تنوع، توزیع سرمایه گذاری شما در بین دارایی های مختلف است. تنوع می تواند ریسک سرمایه گذاری شما را کاهش دهد.
۶. افق زمانی: افق زمانی، مدت زمانی است که شما قصد دارید سرمایه گذاری خود را نگه دارید. افق زمانی شما می تواند بر نوع سرمایه گذاری شما تأثیر بگذارد.
۷. تورم: تورم، افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است. تورم می تواند ارزش سرمایه گذاری شما را کاهش دهد.
۸. هزینه ها: هزینه ها، شامل هزینه های معاملات، کارمزدها و سایر هزینه های مرتبط با سرمایه گذاری است. هزینه ها می تواند سود شما را کاهش دهد.
۹. مالیات: مالیات، پولی است که شما به دولت بابت سود سرمایه گذاری خود پرداخت می کنید.
۱۰. نرخ ارز: نرخ ارز، قیمت یک ارز در مقابل ارز دیگر است. نرخ ارز می تواند بر ارزش سرمایه گذاری شما در خارج از کشور تأثیر بگذارد.
نکاتی که باید در نظر داشته باشید:
به یاد داشته باشید که سرمایه گذاری یک فرایند بلندمدت است. صبور باشید و از تصمیمات عجولانه خودداری کنید.
در ادامه به بررسی برخی از شاخص های کلیدی به صورت مفصل تر می پردازیم:
۱. نرخ سود: نرخ سود می تواند به دو صورت ساده و مرکب محاسبه شود. نرخ سود ساده، درصدی از مبلغ اصلی سرمایه گذاری شما است که به عنوان سود دریافت می کنید. نرخ سود مرکب، درصدی از مبلغ اصلی سرمایه گذاری شما به اضافه سودهای قبلی است که به عنوان سود دریافت می کنید.
۲. ریسک: ریسک سرمایه گذاری را می توان به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تقسیم کرد. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که به کل بازار مربوط می شود و قابل
۳. بازده: بازده سرمایه گذاری را می توان به دو صورت مطلق و نسبی محاسبه کرد. بازده مطلق، سود
نظریه های کلاسیک سرمایه گذاری پایه و اساس علم مالی مدرن را تشکیل می دهند. این نظریه ها به دنبال توضیح چگونگی رفتار سرمایه گذاران و قیمت گذاری دارایی ها هستند.
نظریه مطلوبیت اقتصادی چارچوبی برای تحلیل رفتار سرمایه گذاران در شرایط عدم قطعیت ارائه می دهد. این نظریه بیان می کند که سرمایه گذاران به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خود هستند، که به عنوان رضایت یا خوشبختی حاصل از انتخاب هایشان تعریف می شود.
در مورد سرمایه گذاری، مطلوبیت به بازده و ریسک مرتبط می شود. سرمایه گذاران به طور کلی به دنبال بازده بیشتر هستند، اما ریسک بیشتر نیز می تواند منجر به کاهش مطلوبیت شود.
عوامل متعددی بر مطلوبیت اقتصادی سرمایه گذاران در سرمایه گذاری تاثیر می گذارند، از جمله:
کاربردهای نظریه مطلوبیت اقتصادی در سرمایه گذاری:
محدودیت های نظریه مطلوبیت اقتصادی:
نظریه “انتخاب بین زمان حال و آینده” به بررسی تمایل افراد به مصرف در حال حاضر یا سرمایه گذاری برای مصرف در آینده می پردازد. این نظریه در سرمایه گذاری برای توضیح انتخاب های سرمایه گذاران بین مصرف فعلی و سرمایه گذاری برای بازده آتی به کار می رود.
عوامل متعددی بر انتخاب افراد بین زمان حال و آینده تاثیر می گذارند، از جمله:
نظریه “بازار کارآمد” (EMH) بیان می کند که قیمت هر دارایی در بازار تمام اطلاعات موجود را در مورد آن دارایی منعکس می کند. به عبارت دیگر، قیمت ها عادلانه هستند و نباید انتظار بازده غیرعادی از طریق انتخاب سهام یا زمان بندی بازار داشت.
سه نوع از بازار کارآمد وجود دارد:
شواهد زیادی وجود دارد که از نظریه “بازار کارآمد” حمایت می کند. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده اند که سرمایه گذاران به طور کلی نمی توانند به طور مداوم بازار را شکست دهند.
با این حال، انتقاداتی نیز به نظریه “بازار کارآمد” وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از منتقدان معتقدند که بازارها همیشه کارآمد نیستند و فرصت هایی برای کسب بازده غیرعادی وجود دارد.
کاربردهای نظریه “بازار کارآمد” در سرمایه گذاری:
نظریه “قیمت گذاری دارایی ها” به بررسی رابطه بین ریسک و بازده دارایی ها می پردازد. این نظریه برای تعیین قیمت دارایی ها بر اساس ریسک و بازده آنها به کار می رود.
مدل های مختلفی برای قیمت گذاری دارایی ها وجود دارد، از جمله:
کاربردهای نظریه “قیمت گذاری دارایی ها” در سرمایه گذاری:
در کنار نظریه های کلاسیک سرمایه گذاری که در بالا به آنها اشاره شد، نظریه های نوین متعددی نیز در حال ظهور و توسعه هستند که به دنبال ارائه چارچوبی جدید برای تحلیل رفتار سرمایه گذاران و قیمت گذاری دارایی ها در دنیای به سرعت در حال تغییر امروز هستند.
برخی از این نظریه های نوین عبارتند از:
برخی از مفاهیم کلیدی در نظریه “انتخاب های واقعی” عبارتند از:
کاربردهای نظریه “انتخاب های واقعی” در سرمایه گذاری:
محدودیت های نظریه “انتخاب های واقعی”:
نظریه “اهمیت اطلاعات نامتقارن” به بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعات بر معاملات و بازارها می پردازد. عدم تقارن اطلاعات زمانی اتفاق می افتد که یک طرف معامله اطلاعات بیشتری نسبت به طرف دیگر دارد.
برخی از مشکلات ناشی از عدم تقارن اطلاعات عبارتند از:
راه حل های مختلفی برای مشکلات ناشی از عدم تقارن اطلاعات وجود دارد، از جمله:
نظریه “اهمیت اطلاعات نامتقارن” در زمینه های مختلفی از جمله اقتصاد، مالی، حسابداری و حقوق کاربرد دارد.
برخی از نمونه های کاربرد نظریه “اهمیت اطلاعات نامتقارن” عبارتند از:
نظریه “اهمیت اطلاعات نامتقارن” ابزاری مفید برای تحلیل معاملات و بازارها است. این نظریه می تواند به ما کمک کند تا مشکلات ناشی از عدم تقارن اطلاعات را شناسایی و راه حل های مناسب برای آنها پیدا کنیم.
نظریه “روانشناسی مالی” به بررسی تاثیر عوامل روانشناختی بر تصمیم گیری های سرمایه گذاران و عملکرد بازارهای مالی می پردازد. این نظریه در تضاد با نظریه مالی کلاسیک است که فرض می کند سرمایه گذاران منطقی رفتار می کنند.
برخی از مفاهیم کلیدی در نظریه “روانشناسی مالی” عبارتند از:
برخی از سوگیری های شناختی مهم در سرمایه گذاری عبارتند از:
برخی از احساسات مهم در سرمایه گذاری عبارتند از:
رفتار جمعی می تواند تأثیر قوی بر بازارهای مالی داشته باشد. به عنوان مثال، حباب های قیمتی و رکودهای اقتصادی می تواند تا حد زیادی ناشی از رفتار جمعی باشد.
نظریه “روانشناسی مالی” ابزاری مفید برای تحلیل رفتار سرمایه گذاران و عملکرد بازارهای مالی است. این نظریه می تواند به ما کمک کند تا مشکلات ناشی از عوامل روانشناختی را شناسایی و راه حل های مناسب برای آنها پیدا کنیم.
احساسات نقشی مهم در تصمیم گیری های سرمایه گذاری ایفا می کنند. حتی سرمایه گذاران باتجربه نیز می توانند تحت تأثیر احساساتی مانند طمع، ترس، و امید تصمیمات غیرمنطقی بگیرند.
برخی از تأثیرات منفی عوامل عاطفی بر تصمیمات سرمایه گذاری عبارتند از:
راهکارهای مختلفی برای کاهش تأثیر عوامل عاطفی بر تصمیمات سرمایه گذاری وجود دارد، از جمله:
تحلیل سرمایه گذاری فرآیندی برای ارزیابی ارزش یک دارایی سرمایه گذاری مانند سهام، اوراق قرضه، یا املاک و مستغلات است. هدف از تحلیل سرمایه گذاری کمک به سرمایه گذاران برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد خرید، فروش یا نگه داشتن دارایی ها است.
دو نوع اصلی تحلیل سرمایه گذاری وجود دارد:
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی سرمایه گذاری مانند سهام، اوراق قرضه، یا املاک و مستغلات است. هدف از تحلیل بنیادی کمک به سرمایه گذاران برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد خرید، فروش یا نگه داشتن دارایی ها است.
تحلیل بنیادی بر بررسی عوامل اقتصادی و مالی یک شرکت یا یک اقتصاد تمرکز دارد. این عوامل شامل موارد زیر هستند:
تحلیلگران بنیادی از نسبت های مالی برای سنجش عملکرد مالی یک شرکت استفاده می کنند. برخی از نسبت های مالی مهم عبارتند از:
جهت اطلاعات بیشتر به مطلب “صفر تا صد تحلیل بنیادی در سرمایه گذاری” مراجعه کنید.
تحلیل تکنیکال روشی برای پیش بینی روند آینده قیمت یک دارایی سرمایه گذاری مانند سهام، اوراق قرضه، یا املاک و مستغلات با بررسی الگوهای قیمت و حجم معاملات گذشته آن دارایی است.
تحلیلگران تکنیکال فرض می کنند که قیمت دارایی ها تصادفی نیست و الگوهای تکراری را دنبال می کند. آنها از این الگوها برای پیش بینی جهت حرکت قیمت در آینده استفاده می کنند.
برخی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال عبارتند از:
تحلیل تکنیکال یک ابزار مفید برای پیش بینی روند آینده قیمت دارایی ها است. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که هیچ روشی برای پیش بینی آینده با قطعیت وجود ندارد. تحلیل تکنیکال فقط یک ابزار است که می تواند به شما در تصمیم گیری های سرمایه گذاری بهتر کمک کند.
منابع:
بروزرسانی در ۱۹ اسفند ۱۴۰۲
جهت جستجو مطالب عنوان مد نظر خود را در باکس بالا وارد نمایید.