تجزیه و تحلیل ریسک و بازده در سرمایه گذاری
بازده و ریسک، دو عامل اساسی در سرمایهگذاری در بازار بورس به حساب میآیند. زمانی که سرمایه خود را در یک صنعت یا شرکت اقتصادی سرمایهگذاری میکنید، ضروری است که توانایی پیشبینی بازده و ریسک مربوط به این سرمایهگذاری را داشته باشید. این پیشبینی، به دانش و آگاهی شما از زمینهی انتخاب شده وابسته است. در صورتی که در یک سرمایهگذاری مطمئن قرار میگیرید، معمولاً بازدهی مثبت به همراه ریسک و احتمال خسارت کمتری را تجربه میکنید، اما اولین گام برای تخمین بازده و ریسک در سرمایهگذاری، آشنایی با مفهوم این دو عنصر اساسی است.
منظور از بازده چیست؟
بازده، به معنای سود یا ضرری است که به عنوان نتیجهی سرمایهگذاری در یک حوزه یا بازار، به سرمایهگذار میرسد. به عنوان مثال، فرض کنید در مهرماه مبلغی از پول خود را در بازار بورس سرمایهگذاری میکنید و تا آبان ماه میزان پول شما افزایش یافته و به عددی بیشتر از مبلغ اولیه رسیده باشد، اختلاف این دو مبلغ بازده سرمایهگذاری شماست. اما اگر میزان پول شما کاهش یافته باشد، بازده شما منفی خواهد بود.
بازده به دو دستهی انتظاری و واقعی تقسیم میشود. بازده انتظاری، مقداری است که سرمایهگذار به عنوان سود متوقع از سرمایهگذاری خود در نظر میگیرد، در حالی که بازده واقعی، مقدار واقعی سود یا ضرری است که دریافت میکند.
معمولاً، بازده و ریسک در رابطهای مستقیم قرار دارند. به عبارت دیگر، هرچه ریسک سرمایهگذاری بیشتر باشد، بازده انتظاری نیز بیشتر میشود. به عنوان مثال، اگر سرمایهگذاری خود را در بانک انجام دهید، سود ثابتی کسب خواهید کرد که این سود ممکن است در طولانی مدت کمتر از نرخ تورم کشور باشد. با این حال، با ورود به بازار بورس یا سرمایهگذاری در دیگر صنایع، ریسک سرمایهگذاری شما افزایش مییابد و منجر به افزایش بازده انتظاری میشود.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
تعریف ریسک در سرمایهگذاری به شدت به تعریف بازده وابسته است. اختلاف بین بازده انتظاری و بازده واقعی، همان ریسک در سرمایهگذاری است. در واقع، با افزایش ریسک در یک تصمیم مالی، این اختلاف نیز بیشتر خواهد شد، و با کاهش ریسک، این اختلاف نیز کاهش خواهد یافت. بنابراین، ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، به عنوان یکی از تصمیمات مالی اساسی مدنظر قرار میگیرد.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری
تفکیک ریسکها به دو دستهی سیستماتیک و غیرسیستماتیک، یکی از مباحث اساسی در حوزهی سرمایهگذاری است. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که ناشی از عوامل بازاری است و بر روند یک سرمایهگذاری مانند قیمت سهام شرکتها تأثیرگذار است، اما مدیریت آن توسط مدیران شرکتها قابل کنترل نیست.
در مقابل، ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی اشاره دارد که ناشی از عوامل کلان بازار نبوده و به ساختار داخلی یک شرکت یا سازمان مرتبط است. عواملی مانند ساختار سرمایه شرکت، نوع محصولات یا خدمات، تصمیمگیریهای مدیریتی، و عوامل مشابه، بخشی از ریسک غیرسیستماتیک را تشکیل میدهند.
به عنوان مثال، ساختار سرمایه یک شرکت، نحوهی تامین مالی آن، نحوهی استفاده از بدهی و سرمایه، تأثیرات مهمی بر روی سهام آن شرکت دارد که این تفاوتها در شناخت ریسک غیرسیستماتیک مورد توجه قرار میگیرد.
شناخت انواع مختلف ریسک، به سرمایهگذار کمک میکند تا پیشبینیهای دقیقتری از آینده خود داشته باشد و تصمیمات مالی خود را بر اساس این دانش بهتر و به شکل موثرتری اتخاذ کند.
ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ ارز مربوط به تغییراتی است که در ارزش یک واحد پول خارجی نسبت به پول داخلی رخ میدهد. به عبارت دیگر، نرخ ارز نشان دهنده ارزش خرید یا فروش واحد پول خارجی در مقابل پول محلی یک کشور است.
تغییرات در نرخ ارز میتواند به شدت بر هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که در صادرات و واردات فعالیت میکنند، تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال، وقتی که نرخ ارز افزایش مییابد، شرکتهایی که واردات دارند باید مواد اولیه خود را با قیمتهای بالاتری تهیه کنند که این امر میتواند منجر به کاهش حاشیه سود آنها شود. از سوی دیگر، شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از افزایش نرخ ارز بهرهمند شوند و کالا یا خدمات خود را با قیمتهای بالاتر به فروش برسانند، که این امر میتواند منجر به افزایش حاشیه سود آنها شود.
ریسک نرخ ارز به دلیل تغییرات در بازدهی سهام که ناشی از نوسانات در نرخ ارز خارجی است، به وجود میآید.
ریسک نوسان نرخ بهره
در مورد ریسک نوسان نرخ بهره، معمولاً افراد از انواع مختلف سرمایهگذاری با درآمد ثابت سود میبرند. وقتی نرخ بهره در بازار تغییر میکند، ارزش این سرمایهگذاریها نیز تغییر میکند. به عبارت دیگر، وقتی نرخ بهره کاهش مییابد، ارزش این سرمایهگذاریها افزایش مییابد و برعکس. این تغییرات ارزشی که ناشی از تغییرات در نرخ بهره است را ریسک نوسان نرخ بهره مینامند. این ریسک معمولاً وقتی که سرمایهگذاری در سرمایهگذاریهای دارای سود ثابت انجام میشود، مطرح میشود.
ریسک بازار
در مورد ریسک بازار، این ریسک ناشی از تغییرات در بازده سرمایهگذاریها به دلیل نوسانات کلی بازار است. این نوع ریسک به دلیل عواملی مانند تغییرات اقتصادی، جنگ، و رکود اقتصادی به وجود میآید و تأثیر آن بر تمامی سهام و انواع دیگر سرمایهگذاریها قابل مشاهده است. این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و به دلیل عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است، به وجود میآید.
ریسک تورمی
ریسک تورمی به کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم اشاره دارد و در تناسب مستقیم با نوسانات نرخ بهره قرار دارد. این نوع ریسک تمامی اوراق بهادار، از جمله سهام، را تحت تأثیر قرار میدهد.
در یک جامعه تورمی، قدرت خرید افراد کاهش مییابد که منجر به کاهش تقاضا در بازار و کاهش ارزش سهام میشود. در واقع، تغییرات عمومی در قیمتها را میتوان به عنوان ریسک قدرت خرید تفسیر کرد. در شرایط تورم، افزایش ناپایدار در قیمتها باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود.
به طور کلی، تورم باعث کاهش تقاضا و تأثیر منفی بر قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک، قابلیت کنترل توسط مدیران شرکتها را ندارد و بیشتر به شرایط اقتصادی جامعه بستگی دارد.پ
بیشتر بخوانید: تاثیر اخبار اقتصادی در روند بازار
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی از عدم اطمینان در مورد زمان و ابهام درباره قیمتها به وجود میآید. این ریسک با افزایش عواملی مانند زمان و ابهام درباره قیمتها، افزایش مییابد.
وقتی نقدینگی در بازار کاهش مییابد، افراد کمتری تمایل به خرید دارند و تقاضا در بازار کاهش مییابد. این موضوع باعث ایجاد اختلاف بین قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام میشود.
نقدینگی کمتر میتواند به رشد بازار مانع شود و باعث افت بازار شود. این ریسک بخاطر کاهش نقدینگی در بازار و تأثیر آن بر تقاضا ایجاد میشود.
ریسک تجاری
ریسک تجاری به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید. برای مثال، شرکتهایی که در صنعت خود فعالیت میکنند ممکن است با ریسکهایی همچون تغییرات در قیمت فلزات روبهرو شوند. در نتیجه، سودآوری و ارزش سهام این شرکتها تحت تأثیر قرار میگیرد. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت موردنظر، میتوان از این ریسک جلوگیری کرد.
ریسک مالی
ریسک مالی یکی از منابع تأمین مالی برای شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و دیگر نهادهای مرتبط است. زمانی که یک شرکت برای تأمین مالی خود وام دریافت میکند، در واقع بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش میدهد.
اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را به موقع به فروش برساند، احتمال بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه خواهد شد.
عدم بازپرداخت به موقع میتواند منجر به کاهش اعتبار شرکت در میان مراکز اعطاکننده وام شود، که این میتواند باعث کاهش تسهیلات مالی آتی شرکت و افزایش احتمال ورشکستگی شرکت شود.
کنترل ریسک در بازار سرمایه
در بازار سرمایه، میتوان ریسک هر سهم را شناسایی و محاسبه کرد. با مدیریت مناسب پورتفوی و انتخاب سهم مناسب، میتوان ریسک را کاهش داد و جلوی بازده منفی را گرفت.
ریسک هر سهم را میتوان با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد:
در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅r نماد میانگین بازده و n تعداد دورههای مورد مطالعه است.
رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام
کوواریانس بین دو عدد، نشاندهنده رابطه و همبستگی بین آن دو است. بهعنوان مثال، اگر کوواریانس دو عدد مثبت باشد، این نشاندهنده رابطه مستقیم بین آن دو است؛ به این معنا که با افزایش یکی، دیگری نیز افزایش مییابد و بالعکس. اما اگر کوواریانس منفی باشد، این نشاندهنده رابطه معکوس بین آن دو است؛ یعنی با افزایش یکی، دیگری کاهش مییابد و بالعکس. در صورتی که کوواریانس بین دو عدد صفر باشد، این نشاندهنده هیچگونه رابطه و همبستگی بین آن دو نیست و تغییر در یکی، تأثیری بر دیگری نخواهد داشت.
از این قاعده آماری برای مدیریت ریسک سبد سهام استفاده میشود. در این روش، سعی میشود تا سبدی از سهام تشکیل داده شود که اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند. این کار باعث میشود که در برابر ریسکهای سیستماتیک، ریسکی تعدیلشده با بازدهی مطلوب داشته باشیم.
محاسبه ریسک سبد سهام
برای محاسبه ریسک سبد سهام، فرض میشود که سبد مورد نظر شامل دو سهم A و B با انحراف معیارهای (ریسک) متفاوت است و وزن نسبی هرکدام در سبد مشخص است. همچنین، ضریب همبستگی بین این دو سهم نیز معلوم است.
ریسک سبد سهام بر اساس رابطه زیر محاسبه میشود:
توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهمها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، میتوانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه میشود) به ۱- نزدیکتر باشد ریسک سبد کمتر میشود.
در این رابطه، توجه به ضریب همبستگی (به عبارت دیگر، کوواریانس) اهمیت بسیاری دارد. ضریب همبستگی نزدیک به یک بودن، نشاندهنده ریسک کمتر سبد سهام است.
مدلهای تعیین ریسک
در سال ۱۹۵۲، هنری مارکویتز مدلی را به نام مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مطرح کرد که بعدها توسط افرادی از جمله ویلیام شارپ تکمیل و به عنوان م
دلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره شناخته شد. این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به ریسک سیستماتیک بازار، میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را بررسی میکند.
مدل دیگری که برای تعیین ریسک استفاده میشود، مدل قیمتگذاری آربیتراژ (APT) است. این مدل با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی، بازده و ریسک دارایی را ارزیابی میکند و به نظر برخی از اقتصاددانان، این روش ارجحیت دارد زیرا به جای تنها محاسبه ضریب B، با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی اقدام به ارزیابی بازده و ریسک دارایی میکند.
سخن آخر
در فعالیتهای سرمایهگذاری، همواره مفاهیم بازده و ریسک به عنوان دو عامل اساسی مورد توجه و بررسی قرار میگیرند و نمیتوان آنها را به طور جداگانه در نظر گرفت. تصمیمگیری مطمئن و کارآمد در زمینه سرمایهگذاری، بستگی به رابطهای که بین این دو عامل وجود دارد دارد. به طور کلی، شناخت دقیق از بازده و ریسک امری بسیار حیاتی در فعالیتهای سرمایهگذاری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در زمینه سرمایهگذاری را مورد بررسی قرار دادیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را تشریح کردیم.