تأثیر تحولات سیاسی بر سرمایهگذاری
بازارهای سرمایه، مکانی هستند که همواره تحت تأثیر تغییرات مختلف قرار میگیرند؛ از تغییرات اجتماعی و اقتصادی گرفته تا رویدادهای سیاسی و تصمیمات کشورها. این تحولات میتوانند تأثیرات گستردهای روی بازارهای مالی داشته باشند، از جمله بازارهای سرمایه داخلی و جهانی. در این مقاله، ما به بررسی انواع ریسک و تأثیرات آنها در بازار سرمایه پرداخته و به توضیح بیشتر درباره ریسکهای سیاسی میپردازیم.
مثال عملی:
برای درک بهتر مسأله، فرض کنید که نرخ بهره در یک کشور افزایش مییابد. در این شرایط، افراد به دنبال کسب سود بیشتر از سرمایه گذاری در آن کشور میباشند، که ممکن است منجر به خروج سرمایه از بازارهای دیگر شود. به عبارت دیگر، تصمیمات اقتصادی و سیاسی میتوانند تأثیرات مستقیمی بر رفتار سرمایهگذاران داشته باشند. این نمونه تنها یک مثال از تأثیر تصمیمات سیاسی بر بازارهای مالی است.
تحولات سیاسی میتوانند تأثیرات قابل توجهی بر بازارهای مالی داشته باشند. از این رو، شناخت و درک این تحولات و تأثیرات آنها بر بازار سرمایه میتواند برای سرمایهگذاران بسیار حیاتی باشد. با توجه به انواع ریسکها و تأثیرات آنها، سرمایهگذاران میتوانند استراتژیهای مناسبی را برای مدیریت ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه اتخاذ نمایند و برای حفظ سرمایه و کسب سود بهتر اقدام نمایند.
انواع ریسک در بازار سرمایه
ریسک در سرمایهگذاری به دو دسته “سیستماتیک” و “غیرسیستماتیک” تقسیم میشود. ریسکهای سیستماتیک شامل موارد کلی و غیرقابل حذف در بازار هستند، که تحلیل و پیشبینی نمیتواند از آنها جلوگیری کند. در عوض، ریسکهای غیرسیستماتیک قابل کنترل و قابل پیشبینی هستند و به اصطلاح “حذفپذیر” میباشند.
ریسکهای سیستماتیک:
ریسکهای سیستماتیک، به عنوان یکی از اجزای مهم در سیستم مالی، تاثیرات وسیعی بر رفتار بازارها دارند و میتوانند به صورت غیرقابل پیشبینی و ناگهانی ظاهر شوند. این ریسکها به عنوان عوامل خارجی از مرزهای کنترل شرکتها و سرمایهگذاران عمل میکنند و توسط آنها کنترل مستقیمی ندارند.
تحولات سیاسی و اقتصادی میتوانند باعث نوسانات قوی در بازارها شوند، زیرا تصمیمات دولتها و تغییرات در سیاستهای مالی و اقتصادی، تأثیر چشمگیری بر عملکرد شرکتها و بازارها دارند. همچنین، رویدادهای طبیعی مانند زمینلرزه، سیل، طوفان و … نیز میتوانند به صورت ناگهانی و غیرقابل پیشبینی بازارها را تحت تأثیر قرار دهند.
عوامل دیگری مانند تغییرات نرخ بهره و نرخ ارز نیز میتوانند تأثیرات چشمگیری بر روند بازارها داشته باشند و برای سرمایهگذاران و شرکتها ریسکهای قابل توجهی ایجاد کنند.
برای کاهش اثرات این ریسکها، تنوع در سرمایهگذاری و تقسیم دارایی بین چندین بازار مختلف میتواند مؤثر باشد. این رویکرد به سرمایهگذاران کمک میکند تا خطرات سیستماتیک را کاهش دهند و میزان استقرار ریسک را بهبود بخشند.
ریسکهای غیرسیستماتیک:
ریسکهای غیرسیستماتیک، به عنوان ریسکهای مرتبط با عوامل داخلی یک شرکت یا صنعت مشخص، قابل شناسایی و مدیریت هستند. این نوع ریسکها معمولاً ناشی از شرایط و وضعیتهای خاص یک شرکت یا صنعت است و به طور مستقیم با عملکرد و فعالیتهای داخلی آنها مرتبط است. به عبارت دیگر، ریسکهای غیرسیستماتیک برای تک تک شرکتها یا صنایع بهطور جداگانه ایجاد میشوند و به صورت کلی قابلیت کنترل و مدیریت دارند.
برخی از مثالهای ریسکهای غیرسیستماتیک شامل موارد زیر میشود:
- ریسک مرتبط با عملکرد شرکت: این شامل عواملی مانند عملکرد مالی، استراتژیهای مدیریتی، تغییرات در تیم مدیریتی، واکنش بازار به محصولات و خدمات شرکت و … است.
- تغییرات در صنعت: این ممکن است شامل تغییرات در فناوری، رقابت، قوانین و مقررات، تغییرات در سلایق و نیازهای مشتریان و … باشد که میتواند تأثیر بسزایی بر عملکرد شرکتها در یک صنعت مشخص داشته باشد.
- رویدادهای داخلی نامطلوب: این شامل مواردی مانند مشکلات مدیریتی، تغییرات در ساختار سازمانی، کاهش کیفیت محصولات یا خدمات، اختلالات در زنجیره تأمین، و … است که میتواند به صورت مستقیم بر عملکرد شرکتها تأثیر بگذارد.
مدیریت این نوع ریسکها از طریق استفاده از ابزارها و روشهای متنوعی از جمله تنظیم استراتژیهای مدیریت ریسک، استفاده از بیمهها، تنوع در سرمایهگذاری، و ایجاد رویکردهای مدیریتی مناسب امکانپذیر است.
تأثیر ریسکهای سیاسی بر بازار سرمایه جهانی:
ریسکهای سیاسی، به وضوح تأثیرات خود را بر بازارهای مالی دنیا دارند. شرایط سیاسی و اقتصادی پایدار در یک کشور میتواند جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی به وجود آورد، در حالی که نوسانات و تغییرات ناگهانی در سیاست و اقتصاد میتواند باعث کاهش اعتماد سرمایهگذاران و کاهش ارزش اوراق بهادار یک کشور شود.
برای مدیریت ریسکهای سیاسی، سرمایهگذاران معمولاً به تحلیل شرایط سیاسی و اقتصادی کشورها و استفاده از بیمهنامههای مخصوصی که توسط شرکتهای بیمه ارائه میشود، روی میدهند. این بیمهنامهها میتوانند از ریسکهای مرتبط با تغییرات سیاسی و حاکمیتی محافظت کنند و امکان ادامه فعالیتهای سرمایهگذاری را در شرایط نامساعد فراهم کنند.
ریسک سیاسی در بورس:
ریسک سیاسی یکی از عوامل مهمی است که بر عملکرد بازارهای مالی تأثیر میگذارد. این نوع ریسک به تغییرات و تحولات در سیاستها، قوانین، مقررات، وضعیت اقتصادی، و رویدادهای سیاسی در یک کشور مرتبط است. برخی از عواملی که میتوانند ریسک سیاسی را افزایش دهند شامل تغییرات در رهبری کشور، تحریمهای بینالمللی، ناپایداری سیاسی، تغییرات در سیاستهای مالی و پولی، و تهدیدات امنیتی میشود.
برای مدیریت ریسک سیاسی در بازارهای مالی، سرمایهگذاران و شرکتها به استفاده از ابزارها و روشهای مختلفی میپردازند. از جمله این ابزارها میتوان به بررسی و تحلیل وضعیت سیاسی و اقتصادی کشورها، استفاده از بیمهنامههای ریسک سیاسی (در صورت وجود)، تنوع در سرمایهگذاری در بازارهای مختلف، استفاده از مشاورههای مالی و حقوقی تخصصی، و ایجاد استراتژیهای مدیریت ریسک متناسب با شرایط سیاسی و اقتصادی اشاره کرد.
همچنین، برخی سرمایهگذاران به استفاده از ابزارهای مشتقه مانند معاملات آتی، تجارت ارزی، و سایر معاملات مشتقه میپردازند تا ریسک سیاسی را کاهش دهند و یا از آن سود ببرند. اما لازم به ذکر است که همه این روشها و ابزارها ممکن است در مواجهه با ریسکهای سیاسی موثر نباشند و بستگی به شرایط خاص هر بازار و کشور دارند.
بیستر بخوانید:
تأثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران
با توجه به تحریمهایی که علیه کشور ایران اجرا شده است، بازار سرمایه ایران به شدت پرتنش و متزلزل است. هر رویدادی که اتفاق میافتد، منجر به نوسانات در بازار بورس میشود و برخی افراد این نوسانات را ناشی از کمبود عمق بازار معتقدند. اما تحلیلگران بنیادی، که معمولاً به سرمایهگذاری بلندمدت و با دیدگاهی عمیقتر مشغولند، این نوسانات را به عنوان پدیدهای زودگذر تشخیص میدهند و بر این باورند که هر سهمی در طول زمان ارزش ذاتی خود را به نمایان میکشاند.
بارها ما شاهد نوسانات زودگذر در بازار بودهایم. به عنوان مثال، زمانی که قیمت دلار در حال افزایش است، برخی افراد (مخصوصاً سرمایهگذاران سریع) سرمایه خود را از بازار بورس خارج کرده و به خرید و فروش دلار و نوسانگیری در آن میپردازند. در این زمان، بازار بورس در مسیر نزولی قرار خواهد گرفت. این نزول را تحلیلگران سطحی و فرارینگر به عنوان یک پدیده زودگذر میبینند.
بعد از مدتی که قیمت دلار به ثبات میرسد و تأثیر خود را بر قیمت سایر کالاها میگذارد، روند افزایش قیمت در تمامی صنایع آغاز میشود. این روند ممکن است منجر به افزایش سود شرکتها شود و بازار بورس دوباره به حالت مثبت خواهد رفت. اگرچه ممکن است کمی نوسان داشته باشد، اما به ثبات نسبی خواهد رسید و این شرایط معمولاً با دیدگاه طولانیمدت و عمیقتر تحلیلگران پیشبینی میشود.
روانشناسی رفتار سهامداران در بازار بورس ایران نشان میدهد که رویدادهای سیاسی معمولاً بر تصمیمات دو گروه از سرمایهگذاران تأثیر میگذارد: نوسانگیران و افراد غیر حرفهای که بر اساس احساسات و شایعات و بدون تحلیل تصمیم میگیرند.
در مورد سرمایهگذاران خارجی در ایران، دو موضوع مثبت و منفی وجود دارد. بر اساس ردهبندی انجام شده توسط موسسه Credento در سال ۲۰۱۹، متأسفانه ایران به عنوان یکی از مناطق پرریسکتر برای سرمایهگذاری انتخاب شد و رتبه ۷ از ۱۰ را کسب کرد. این امر به عنوان یک عامل منفی در جذب سرمایهگذار خارجی شناخته میشود. اما افراد خارجی در ایران معمولاً بر روی ماشینآلات، تجهیزات تولیدی و سرمایهگذاری میکنند که به راحتی تبدیل به پول نقد نمیشود؛ بنابراین، خروج سرمایه خارجی از بازار ایران کمی دشوار خواهد بود. همچنین، تحریمهای بانکی که نقل و انتقال ارز را در سطح بینالمللی برای ایران مشکل میکند، اگرچه به عنوان یک عامل منفی در نظر گرفته میشود، اما تا حدودی میتواند از فرار سرمایه نیز جلوگیری کند که به عبارتی مانع مثبت خوانده میشود.
سخن آخر: راهبردی برای مدیریت ریسک سرمایهگذاری
در پایان، لازم است به یک واقعیت بپردازیم که سرمایهگذاری بدون ریسک در جهان وجود ندارد! حتی با وجود تضمینها و بیمهنامههایی که توسط کشورهای مختلف ارائه میشود، سرمایهگذاران همچنان با مخاطرات متعددی مواجه هستند و اعتقاد به اینکه سرمایهگذاری در کشورهای خارجی بدون ریسک است، اشتباه است. ریسک سیاسی نیز یکی از انواع ریسکهای سیستماتیک است که از آن فراری نیست. بهترین راه ممکن است تقسیم دارایی بین چند بازار و پیشگیری از تصمیمهای گرفتهشده بر اساس هیجانات باشد.
مدیریت ریسک یک مسئله مهم است که با افزایش دانش مالی، یادگیری روشهای تحلیلی و انتخاب استراتژی مناسب، امکانپذیر است. هیچ فردی به دلیل وجود ریسک، فعالیت مالی خود را متوقف نمیکند و سودی که از طریق سرمایهگذاری کسب میکند، را به راحتی نادیده نمیگیرد. به جای آن، مهارتهای مرتبط با سرمایهگذاری را تقویت کرده و با تکیه بر دانش مالی، به فعالیت خود ادامه میدهد.